صدای قدمهای بهار...
دختر نازنینم سلام عزیزم از همین الان که داره بهمن ماه تموم می شه صدای قدمهای بهار رو می تونیم بشنویم و بوی بهار رو می شه استشمام کرد. عزیزم دومین بهار زندگیت که زمینی شدی نزدیکه و در واقع برای من و بابا سومین بهاری هست که خانواده کوچکمونو سه نفری کردی. عزیزم دوستت دارم. دختر ماهم ، چند روز پیش روز ولنتاین بود و مثل همیشه کنار دو تا عشقم جشن ولنتاین گرفتیم. من خیلی خوشبختم و بابت این موضوع خدا رو خیلی شکر می کنم که دو تا عشق دوست داشتنی رو کنارم دارم ... یکی عشق کوچولو به اسم سلنا و یکی عشق بزرگم بنام شهاب. هردوتونو خیلی دوست دارم عزیزانم. اینهم یه عکس از شب مهمونیه ولنتاینمون هست . بهار زندگیم ، نفسم ، عشقم و همه...
نویسنده :
مامان
12:05